گزارش خطا در معنی کلمه 'breather'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مكث‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: استراحت‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: فرصت‌

شبکه مترجمین ایران

4 مهندسی صنایع:: صافی

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. quick, short, slight VERB + BREATHER have, stop for, take | enjoy | give sb The weekend will give me a slight breather to finish this work in.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :