گزارش خطا در معنی کلمه 'waft'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: وزش‌ نسیم‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بهوا راندن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: روی‌ هوایا اب‌ شناور ساختن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. gently The night air wafted gently over them. | around, in, up A scent of honey wafted up from the hives. PREP. across, down, from, into, over, through, up Spicy smells wafted through the air.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :