گزارش خطا در معنی کلمه 'wealthy'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: دارا

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: چیز دار

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: دولتمند

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: ثروتمند

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: غنی‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: توانگر

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, look | become, grow ADV. enormously, exceedingly, exceptionally, extremely, fabulously, immensely, incredibly, seriously (informal), very He is now fabulously wealthy. | comparatively, fairly, quite, reasonably, relatively

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: adj. rich: She is a wealthy woman.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :