گزارش خطا در معنی کلمه 'wee'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: (اسكاتلند) كوچولو

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: یكی‌ كمی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: لحظ‌ه‌ای‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: ریز

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: اندكی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun VERB + WEE do, have, take | be bursting for, need, want Mummy, I need a wee. | go for I'm going for a wee.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :