گزارش خطا در معنی کلمه 'Well done'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: خوب‌ انجام‌ شده‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: افرین‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: خوب‌ پخته‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): Well done! Fig. You did that nicely! • Sally: Well done, Tom. Excellent speech. Tom: Thanks. • In the lobby after the play, Tom was met with a chorus of well-wishers saying, "Well done, Tom!"

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :