گزارش خطا در معنی کلمه 'استقرار'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: establishment

transnet.ir

2 general:: deployment

transnet.ir

3 Law:: establishing, establishment • installing • installation • settling • settlement

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: stability • calm tranquility

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

5 Law:: deploying, deployment (of forces, troops)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :