گزارش خطا در معنی کلمه 'استوار کردن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: confirm

transnet.ir

2 general:: firm up

transnet.ir

3 general:: firm

transnet.ir

4 general:: stabilize

transnet.ir

5 Law:: and استوار گردانيدن confirm • affirm ( : assert as valied or confirmed (as a judgment, decrees, or order brought before an appellate court for review. Also uphold a judgment or decree of a lower court • uphold

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :