گزارش خطا در معنی کلمه 'آلات'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: instruments

transnet.ir

2 Law:: (pl of آلت which see)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: ware (English only in suffixal forms and in such compound nouns as silverware: نقره آلات - ironware: آهن آلات - chinaware: چيني آلات etc

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :