گزارش خطا در معنی کلمه 'carbohydrate'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: (ش‌) تركیبات‌ خنثی‌ كربن‌ واكسیژن‌ وهیدرژن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun substance in food VERB + CARBOHYDRATE be rich/high in, contain Cashew nuts are rich in carbohydrate. CARBOHYDRATE + NOUN content | diet a high carbohydrate diet PHRASES a source of carbohydrate food ADJ. simple | complex complex carbohydrates such as pasta | refined | unrefined

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :