گزارش خطا در معنی کلمه 'carcass'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: لاشه

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: کارکس (تایر)

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: منجید

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun dead body of an animal: The vulture gathered around the rotting carcass.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :