گزارش خطا در معنی کلمه 'تجزیه کردن ـ تجزیه'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: • dissolve, dissolving, dissolution • partition, ~ing • sever, ~ance • secede, seceding, secession • separate, separating, separation • dismember, ~ing • isolate, isolating, isolation • break, ~ing down (n,v) (also تفكيك ) • analysis

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :