گزارش خطا در معنی کلمه 'تجمیع'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 computer:: integrate

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 general:: Aggregation

transnet.ir

3 law:: Consolidation

شبکه مترجمین ایران

4 Law:: vt commingle : to put together in one mass, as when one mixes separate funds or properties into a common fund – also spelled comingle. commingling, n

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :