گزارش خطا در معنی کلمه 'تجویز کردن ـ تجویز'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: prescribe, prescribing, prescription (Practice of medicine – The treatment of injuries as well as the discovery of the cause and nature of disease, and the administration of remedies, or the prescribing of treatment thereafter – HCB( ● sanction (n, v); authorize, authorizing, authorization

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :