گزارش خطا در معنی کلمه 'عزب'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: unattached

transnet.ir

2 general:: single

transnet.ir

3 general:: bachelor

transnet.ir

4 Law:: /مجرد، بي زن، بي شوهر، مرد بي زن، زن بي شوهر/ an unmarried person usually said of men bachelor; unmarried man; unmarried woman; single ~ adj unmarried; single

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :