گزارش خطا در معنی کلمه 'عشر'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: tenth

transnet.ir

2 Law:: one-tenth (of anything)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: a. tithe b. (fiqh, esp in the early days of Islam) one-tenth of the produce of an irrigated farmland given away as tax c. one-twentieth of the produce of a farmland in dry-farming given away as tax d. one-tenth of the taxable produce of farmland given away as tax if irrigation has been at no cost to grower – See also عشريه

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :