گزارش خطا در معنی کلمه 'عشریه'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: tithe

شبکه مترجمین ایران

2 Law:: one-tenth of judgment debt that is payable to court by judgment debtor or losing party upon execution of judgment

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: one-twentieth of an executory instrument payable to Instruments and Landed Property Registration Authority (in Iran)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: (in Iran) one-tenth and sometimes one-twentieth (ie 5 percent) or one-fortieth (ie 2.

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :