گزارش خطا در معنی کلمه 'کارفرما'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: employer|client

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 general:: acquirer

شبکه مترجمین ایران

3 general:: employer

transnet.ir

4 Law:: employer

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

5 Law:: boss

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

6 Law:: labor contractor (ie for incidental labor-type employment)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

7 Law:: master

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :