گزارش خطا در معنی کلمه 'کارگزاری'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: agency

transnet.ir

2 general:: insertion

واژگان شبکه مترجمین ایران

3 Law:: agency : a fiduciary relationship created by express or implied contract or by law, whereby one party (the agent) may act on behalf of another party (the principal) and bind that other party by words and actions

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: (broadly or loosely) frontage

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :