گزارش خطا در معنی کلمه 'گردآوردن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: amass; accumulate; gather; collect; aggregate

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: assemble; convene; brig together

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: (loosely) compile (ie mainly by putting together excerpts of the works of other authors, writers)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :