گزارش خطا در معنی کلمه 'گزارش دهنده'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: reporter

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: informer : 1. one that imparts knowledge or news 2. one that informs against another; specific : one who makes a practice, esp for a financial reward of informing against others for violation of penal laws

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: informant : a person who gives information as : a : informer b : one who supplies cultural or linguistic data in response to interrogation by an investigator

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :