گزارش خطا در معنی کلمه 'گنجاندن ـ گنجانیدن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: (of things, objects) place or stack (sth) in a box, container, trunk, etc

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: (of printed or written statements, claims, information, names or list of names, etc) include or reflect in (a document, instrument, report, list, etc)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: incorporate (eg one document in another)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: schedule (in a list, table, or program)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :