گزارش خطا در معنی کلمه 'محضر'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: presence

transnet.ir

2 Law:: محضر اسناد رسمي which see below

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: (lit) venue : the locale of a meeting, gathering, or an assembly

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: presence; the act or fact of being present at some place

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :