گزارش خطا در معنی کلمه 'محلی'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: ethnic

transnet.ir

2 general:: native

transnet.ir

3 general:: local

واژگان شبکه مترجمین ایران

4 general:: residential

transnet.ir

5 Law:: domestic; local (local governmentl ● parochial; vicinal; community, district, neighborhood, regional, city, town, municipal, county

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

6 Law:: ● (a local restauranta : neighborhood, nearby, near, at hand, close by; accessible, handy, convenient

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

7 Law:: territorial

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :