گزارش خطا در معنی کلمه 'مرز'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: border

transnet.ir

2 general:: Boundary

transnet.ir

3 general:: frontier

transnet.ir

4 Law:: pl: مرزها – boundary (also used fig) : a boundary dispute is a quarrel about where a boundary is or ought to be; frontier; border; borderline

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :