گزارش خطا در معنی کلمه 'مفقود'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: missing

transnet.ir

2 general:: lost

transnet.ir

3 general:: Missed Points

transnet.ir

4 Law:: (of a thing, sometimes of a person or of an idea) missing; lost; nowhere to be found; absent and nowhere to be found; lacking ■ n

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

5 Law:: person missing; person that is missing; missing person

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

6 Law:: person missing in action – see also مفقود‌الاثر and مفقودالخبر below

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :