گزارش خطا در معنی کلمه 'منضمات'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: a : things annexed, for example to a building b : things annexed, attached, or appended to something else, eg amendments to a law, exhibits to a document, etc; exhibits; appendix of exhibits (appendix – the brief includes an appendix of exhibits – BLDPEB

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: a : fixtures (ie of a building, land, etc) b : appurtenances

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :