گزارش خطا در معنی کلمه 'مواجب'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: salary

transnet.ir

2 Law:: Arabic pl of موجب – regular wages; regular monthly wages (particularly as paid to people in menial jobsr ● emoluments : the returns arising from office or employment usually in the form of compensation or perquisites ● stipend : a fixed sum of money paid periodically for services or to defray expenses; stipendium (Lat)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :