گزارش خطا در معنی کلمه 'وفق'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: accordance

transnet.ir

2 Law:: in Persian, always used with the terminal ‘e’ sound (ie وفقِ ...) in conjunction with a noun or noun phrase that is synonymous with طبقِ ... ـ بر طبقِ ... ـ مطابقِ ... – under; pursuant to; consistent(ly) with; according to; according as; in conformity with (behaved in conformity with her beliefs( uniform with; compatible with

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :