گزارش خطا در معنی کلمه 'discernible'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: قابل‌ تشخیص‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: مشاهده‌ كردنی‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

3 عمومی:: تشخیص‌ دادنی‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general::   adj. VERBS be | become ADV. clearly, easily, readily The difference between the two is readily discernible. | just | barely, scarcely Her face was barely discernible in the gloom.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :