گزارش خطا در معنی کلمه 'electric shock'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: شوک الکتریکی

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بزق‌ زدگی‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

3 عمومی:: برق‌ گرفتگی‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general::   noun ADJ. massive, severe, strong | mild VERB + ELECTRIC SHOCK get, receive | give sb ELECTRIC SHOCK + NOUN therapy, treatment

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :