گزارش خطا در معنی کلمه 'electrician'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مكانیك‌ برق‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: متخصص‌ برق‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: برقکار

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. apprentice, qualified VERB + ELECTRICIAN call in We need to call in an electrician to sort out the wiring. ELECTRICIAN + VERB rewire sth, wire sth You'll need a qualified electrician to rewire your house.JOB

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun electrical repairman: The electrician repaired the wiring.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :