گزارش خطا در معنی کلمه 'elusive'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مرموز

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: دست نیافتنی

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ط‌فره‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: گریزان‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: كسی‌ كه‌ از دیگران‌ دوری‌ میكند

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: فراری‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: مبهم

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, prove Further movie roles have proved somewhat elusive for the young actor. | become | remain ADV. extremely, very | rather, somewhat | strangely Sleep was strangely elusive. | notoriously Truth is a notoriously elusive quality.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: adj. tending to evade perception or comprehension: The real truth can often be quite elusive.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :