گزارش خطا در معنی کلمه 'evacuation'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تخلیه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تهی‌ سازی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: برون‌ بری‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. large-scale, mass | emergency, immediate | casualty | wartime EVACUATION + NOUN area, zone | order | plan, programme, scheme | procedures PREP. ~ from the evacuation of civilians from the area

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :