گزارش خطا در معنی کلمه 'evaluate'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: ارزیابی‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ارزشیابی کردن

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تقویم‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: قیمت‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: سنجیدن‌

شبکه مترجمین ایران

6 روان شناسی و مشاوره:: ارزیابی

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. fully, properly, thoroughly | carefully, systematically The evidence should be carefully evaluated. | critically | positively The role of stay-at-home mother is more positively evaluated in working-class communities. VERB + EVALUATE aim to, attempt to, be designed to | help (to) to help evaluate the success of the campaign | be used to criteria used to evaluate employees' performance | be difficult to, be hard to

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :