گزارش خطا در معنی کلمه 'lighter'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: گیرانه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: قایق‌ باری‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: فندك‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: كبریت‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: با قایق‌ باری‌ كالا

شبکه مترجمین ایران

6 ورزش و تربیت بدنی:: فندک, فندک

کتاب اصول و فنون ماهیگیری ورزشی تالیف عبدالعلی یزدانی

english

1 general::   noun ADJ. cigar, cigarette | butane, gas, petrol | gold VERB + LIGHTER flick He flicked his lighter but it didn't catch. LIGHTER + VERB catch

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun igniting device: I need a lighter to ignite the fire. adj. lesser: We gave her a lighter load.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :