گزارش خطا در معنی کلمه 'limousine'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: خودروسواری‌ بزرگ‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: اتومبیل‌ كالسكه‌ای‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. big, long | black | gleaming | stretch | chauffeur-driven, hired | waiting They walked back to the waiting limousine.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun luxurious auto driven by a chauffeur: We used a limousine to go to the opera.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :