گزارش خطا در معنی کلمه 'lion'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: شیر نر

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: هژبر

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: شیر

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: (نج) برج‌ اسد

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun QUANT. pride LION + VERB growl, purr, roar | attack sb, maul sb | catch sth, hunt sth (down) | kill sb/sth | prowl LION + NOUN cub | tamer PHRASES a lion's mane

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun great cat: Some lions were in the bushes.

Simple Definitions

3 general:: In addition to the idiom beginning with LION, Also see BEARD THE LION; THROW TO THE WOLVES (LIONS).

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :