1 عمومی:: پرتو افكندن
شبکه مترجمین ایران
2 عمومی:: متشعشع شدن
3 عمومی:: شعاع افكندن
4 عمومی:: تابیدن
5 زمینشناسی و معدن:: شعاعی
واژگان شبکه مترجمین ایران
1 general:: verb emits: She radiates good cheer.
Simple Definitions