گزارش خطا در معنی کلمه 'black'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: سیاه

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: اسود

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تهدید امیز

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: چرک وکثیف

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: مشکی

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: زشت‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: چرك‌ وكثیف‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: سیاه شده

شبکه مترجمین ایران

9 عمومی:: تیره‌

شبکه مترجمین ایران

10 عمومی:: سیه

شبکه مترجمین ایران

11 عمومی:: سیاه رنگ

شبکه مترجمین ایران

12 عمومی:: لباس عزا

شبکه مترجمین ایران

13 عمومی:: ادهم

شبکه مترجمین ایران

14 عمومی:: سیاه رنگی

شبکه مترجمین ایران

15 عمومی:: سیاه‌ شده‌

شبکه مترجمین ایران

16 عمومی:: سیاه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: black sth out [ M ] COVER 1. to cover a face or a name so that it cannot be seen • In the TV interview, they blacked out the victim's face.

Cambridge-Phrasal Verbs

2 general:: black sth out [ M ] NO LIGHT 2. to make a place dark, especially by covering or switching off all the lights • The entire city was blacked out overnight.

Cambridge-Phrasal Verbs

3 general:: In addition to the idioms beginning with BLACK, Also see DIRTY (BLACK) LOOK; IN THE RED (BLACK); LOOK BLACK; PAINT BLACK; POT CALLING THE KETTLE BLACK.

American Heritage Idioms

4 general:: adj. dark color: It was a black car.

Simple Definitions

5 general:: black out to become unconscious suddenly but for a short period

Cambridge-Phrasal Verbs

6 general::   adj. ADV. very The sky looks very black. | all His hands were all black from messing about with the car. ADJ. jet, pitch (used about the night) She had beautiful jet-black hair. It was pitch black outside.COLOUR

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :