فارسی
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
english
1
general::
noun ADJ. full | irritable, weak VERB + BLADDER empty BLADDER + NOUN control | cancer, infection, problem He died of bladder cancer.
Oxford Collocations Dictionary