گزارش خطا در معنی کلمه 'blade'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 کشاورزی:: قسمت نرم ازیک قسمت تاج

اصطلاحات پیشنهادی دکتر حسن مهربانی یگانه

2 عمومی:: استخوان‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تیغه

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: پره

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: پهنای‌ برگ‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: تیغ

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: هرچیزی‌ شبیه‌ تیغه‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: تیغه شمشیر

شبکه مترجمین ایران

9 عمومی:: شمشیر

شبکه مترجمین ایران

10 عمومی:: تیغه‌

شبکه مترجمین ایران

11 ورزش و تربیت بدنی:: پولک, پولک واژه پولک گردانی که من به جای اسپینینگ برگزیدم از آنجا آمده که در ماهیگیری با لانسه یا پرک خودمان چون در حین حرکت دادن پرک پولک آن را به گردش در می‌آوریم و با این عمل که با حرکت لانسه همراه است ماهی می‌گیریم، واژه پولک گردانی واژه مناسبی است.

کتاب اصول و فنون ماهیگیری ورزشی تالیف عبدالعلی یزدانی

english

1 general::   noun ADJ. sharp | blunt | pointed, serrated | knife, razor, saw, sword | rotary VERB + BLADE sharpen

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :