گزارش خطا در معنی کلمه 'blameless'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بی‌ عیب‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بی‌ تقصیر

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بی‌ گناه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be ADV. quite (= totally) She herself was quite blameless. | far from, not entirely Johnson himself was far from blameless.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :