گزارش خطا در معنی کلمه 'blonde'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بور

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مو طلایی

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. attractive, beautiful, gorgeous, pretty, sexy, stunning | blue-eyed | dumb She's not just a dumb blonde. | natural She was slender and a natural blonde. | bottle | ash, platinum, strawberry a tall, strawberry blonde with stunning legs

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :