گزارش خطا در معنی کلمه 'bloom'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 کشاورزی:: پوشش محافظ مرطوب بر روی یک تخم مرغ تازه قرار داده شده است که قسمت هایی از پوسته تخم مرغ را به طور جزئی تمیز می کند تا از نفوذ باکتری جلوگیری شود (همچنین به نام کوتیکول)

اصطلاحات پیشنهادی دکتر حسن مهربانی یگانه

2 عمومی:: بكمال‌ وزیبایی‌ رسیدن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: شكوفه‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: شگفتن

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: شکوفه

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: گل‌ دادنی‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: گل دادنی

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: شكوفه‌كردن‌

شبکه مترجمین ایران

9 عمومی:: شکفتن

شبکه مترجمین ایران

10 عمومی:: شکوفه کردن

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb blossom: The flowers will bloom in Spring. noun blossoming: The bloom of flowers is beautiful.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. beautiful, exquisite, perfect a tree with exquisite blooms | fragrant | exotic VERB + BLOOM bear, have, produce | burst into, come into The spring flowers have come into bloom. BLOOM + VERB appear The small white blooms appear in May. | fade The blooms have started to fade now. PREP. in ~ banks of rhododendrons in bloom PHRASES in full bloom The roses are now in full bloom.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :