دیکشنری
محله های شهری
english
1
social science
::
urban neighborhoods
واژگان شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
محل مقر دادگاه شهرستان
محل ملاقات
محل مورد
محل نصب
محل نگذاشتن
محل هراسناک
محل وقوع
محل وقوع (فاصله) خطا
محل وقوع جرم
محل وقوع ملک
محل وقوع موضوع مدعا
محل کار
محلل
محله
محله چینی ها
محله های شهری
محله کارگرنشین
محلهای
محلول
محلول آمونیاکی
محلول پاشی آسکوربات
محلول پاشی متانول
محلول پاک کننده
محلول پرفشار
محلول جامد
محلول جریانی
محلول در آب
محلول زدایش
محلول سریشمی
محلول شستشو
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید