دیکشنری
ممانعت (ازپیرایش)
english
1
Poultry Terminology
::
inhibit
واژگان شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ملیله دوزی
ملیله دوزی کردن
ملین
ملیون
ممات
ممارست
ممارست کردن
مماس
مماس بودن
مماس شدن
مماس کردن
مماشت
ممان پیچشی
ممان خمشی
ممانعت
ممانعت (ازپیرایش)
ممانعت از بهره وری از حقوق ارتفاقی
ممانعت از طرح پرونده یا شکایت در دادگاه به جهت ترس از افشاء حقایق ممانعت از کشیده شدن پرونده به دادگاه ممانعت از رسیدگی قضایی و افشاء حقایق
ممانعت هوایی
ممانعت کردن
ممانعت کننده
ممت
ممتاز
ممتازی
ممتحن
ممتد
ممتد کردن
ممتلی
ممتنع
ممثل
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید