AbiDic.com
  • دیکشنری

منحل

mon-hal


english

1 general:: dissolved

transnet.ir

2 Law:: /منحل‌شده، منحله/ dissolved (a dissolved parliamenta ● disbanded (a disbanded political partya ● (of a company, partnership, business) wound up

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
منحصر بفرد
منحصر به
منحصر به فرد
منحصر به فرد بودن
منحصر کردن
منحصر کننده
منحصرا
منحصرا برای یک طرف
منحصرا برای یک طرف به تقاضای یک طرف
منحصرا به درخواست احد از طرفین
منحصرا به درخواست یک
منحصربه فرد
منحصرساختن ـ منحصر کردن
منحصرساختن تملکات آتی مال معین به اعقاب خاص یا مؤسسه خاص حسب اراده صاحب مال
منحط
منحل
منحل شدن
منحل شدن عدم تداوم فعالیت
منحل شده
منحل نشدنی
منحل کردن
منحل کردن شدن
منحله
منحنی
منحنی های بزیر
منحنی (نرخ ) بازده
منحنی ROC
منحنی احتمال
منحنی اس
منحنی انتشار

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط