موقوف شدن

mow-quf šodan


english

1 general:: stop, cease

transnet.ir

2 Law:: (be, to be, having been, to have been) suspended, discontinued, stopped

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: abate (Abatement – Now by R. S. C.,

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code