AbiDic.com
  • دیکشنری

ورزیده


english

1 general:: trained, skilled, experienced

transnet.ir


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ورزش های
ورزش کردن
ورزشگاه
ورزشکار
ورزشکار جوانمرد
ورزشکار نخبه
ورزشکارانه
ورزشکاری
ورزشی
ورزشی نویس
ورزگر
ورزمان لثه
ورزکار
ورزکاری
ورزیدگی
ورزیده
ورساد
ورشو
ورشکست
ورشکست ـ ورشکسته
ورشکست شدن ـ ورشکسته شدن
ورشکست کردن ـ ورشکسته کردن
ورشکستگی
ورشکستگی بانک
ورشکستگی به تقصیر
ورشکستگی به تقلب
ورشکستگی مالی
ورشکستگی ناگهانی
ورشکسته
ورشکسته اعلام شدن

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط