دیکشنری
داستان آبیدیک
پا بند
english
1
general
::
fetter, bound
transnet.ir
ترجمه مقاله
دارالترجمه
بیکار
بیکار افتاده
بیکار ماندن
بیکاره
بیکاری
بیکران
بیکرانی
بیکسی
بیکله
پا
پا اردکی
پا بپا کردن
پا برجای
پا بلند
پا بمیان گذاشتن
پا بند
پا به فرار گذاردن
پا به فرار گذاشتن
پا دادن
پا رو در جایی گذاشتن
پا شدن
پا گذاشتن
پا کوفتن
پائی
پائیز
پائیزه
پائین افتادن
پائین رفتن
پاافزار
پابپا ور کردن
معنی کلمه پا بند ، معنی اصطلاح پا بند ، به پا بند چی می گن؟ ، پا بند چی می شه؟، واژه پا بند ، معادل پا بند ، پا بند synonym , پا بند definition , پا بند meaning
زمان تصویر سازی:
0 میلی ثانیه
, زمان پردازش:
351 میلی ثانیه
.